مجتهدی پای سماور روضه!

حجت‌الاسلام‌والمسلمین آقای سید مرتضی علوی نقل کرده است: آیت‌الله علوی در این اواخر که به اصفهان رفته بودند، فرمودند: خوب است سری به منزل آقای نجفی بزنیم. به منزل ایشان رفتند، آن روز منزل ایشان روضه بود، در خانه‌ای کاه‌گلی و در کمال سادگی عده‌ای پیرمرد روحانی نشسته بودند و شخصی هم با یک لباس نیم تنه و یک تکه پارچه که به سرش بسته بود به عاشقان اهل‌بیت علیهم‌السلام چای می‌داد. برای ما مشتبه شده بود که کدام‌یک از آقایان معممین آقای نجفی می‌باشد و بعداً متوجه شدیم و روشن شد آن‌کس که چای می‌دهد و خدمت می‌کند، خود مرحوم آیت‌الله شیخ مهدی نجفی(ره) است.
مرحوم علوی از اطرافیان سؤال کرد: چرا آقا خودشان چائی می‌دهند؟ گفتند: ایشان همیشه این‌طور هستند و در کمال تواضع چای پخش می‌کنند و خود را خادم الحسین علیه‌السلام می‌دانند.(1)
سماوری که به بزم حسین می‌جوشد***بخار رحمت آن جُرم خلق می‌پوشد
با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل.

#به_قلم_خودم
#محرم
سلام برمحرم!
محرم از راه رسید ، ماه عزا ، عزا داری ای که با گریه ها وضجه هایش ، جان دوباره می گیریم!
خوب شد که ماهی بنام محرم وجود دارد تا شیعه واقعی بودن و عاشق ائمه بودن را بروزرسانی کنیم!
خیلی وقت است که فقط می گوییم ما مسلمانیم و شیعه ! ولی دریغ از یادی از اهل بیت! ومحرم تجدید بیعت و ودوستی با اهل بیت است وچه زیبا گفت امام راحل (ره) :” محرم وصفر است که اسلام را زنده نگه داشته است” معنی زنده شدن اسلام را واقعا می توان درک کرد.
پرچم سیاه محرم که بر سر در هر خانه ای نصب می شود ، نشانه ای است برای من وتو که: ” من حسین را دوست دارم ، من هم عاشق حسین (ع) هستم ” وچه زیباست این پرچم های سیاه ، فارغ از هر نام ونشانی ، چقدر احساس نزدیکی با صاحب این خانه می کنی ! آنقدر احساس نزدیکی می کنی که دوست داری زنگ خانه را بزنی و با صاحبخانه برای مصیبت حسین(ع) گریه کنی !
محرم را دوست دارم ، بوی عجیبی می دهد ، بوی آرامشی که در محرم کودکی ، چادر مادرم را می گرفتم و وارد روضه ای می شدم که بوی گلاب می داد!

#تلاوت_قرآن_روی_نیزه
آیا سر امام حسین قرآن تلاوت فرمود؟
بله چندین مورد به تلاوت قرآن توسط سر امام حسین اشاره شده است که مشهورترین آنها آیه 9 سوره کهف است که زید بن ارقم می گوید: هنگامی که سر حضرت را بر نی وارد کوفه کردند، هنگامی که به من نزدیک بود از سر حضرت شنیدم این آیه را تلاوت می فرماید: «ام حَسِبتَ أَنّ اصحابَ الکَهفِ وَ الرَّقیمِ کانُوا مِن آیاتِنَا عَجَباً» )کهف/9) (1) همچنین آمده است که سر شریف امام حسین این آیه شریفه را تلاوت فرمود: «فَسَیَکْفیکَهُمُ اللَّهُ وَ هُوَ السَّمیعُ العَلیمُ» (بقره/137) (2) ابن شهرآشوب از حافظ سروى نقل مى‏کند که گفت: نیز صداى آن حضرت در دمشق شنیده شد که مى‏گفت: «لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه»(کهف/39) (3)
1) شیخ مفید، ارشاد، ج2، ص117.
2) ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج 7 ص 509 .
3) ابن شهر آشوب،المناقب ج 4 ص 61 .

#شهیده_کربلا_کیست؟
آیادر عاشورا تنها مردان به شهادت رسیدند، یا زنان نیز شهید شدند؟
پاسخ: مشهور است که ام وهب همسرعبد الله بن عمیرکلبی تنها زنی است که در عاشورا به شهادت رسید بود.(1)
عبدالها بن عمیر شبانه به اتفاق همسرش در کربلا به خدمت حضرت رسید و در روز عاشورا به میدان جنگ رفت و به شهادت رسید. پس از شهادت عبدالهت بن عمیر کلبی،ام وهب بر بالین شوهر آمد وخاک از چهره اش پاک کرد و گفت: بهشت بر تو گوارا باد! از خدایی که بهشت را نصیب تو کرده است، می خواهم مرامصاحب و همراه تو در بهشت قرار دهد!در این اثنا به دستور شمر ملعون غلامش عمود خود را بر سر او فرود آورد و در اثر این ضربه به آرزوی خود رسید و در کنار همسرش شهید شد.(2)
1) بلاذرى‏، أنساب الأشراف، ج3، ص190؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج5، ص429؛
2) علی نظری منفرد،قصّه کربلا،ص 290ـ 293؛ جمعى از نویسندگان، با کاروان حسینى، مترجم عبدالحسین بینش،ج4، ص173.

#سر_امام_حسین_ع_هدیه_ازکوفه_به_شام
جشن هدیه آوردن سرامام حسین از کوفه به شام
یکی از اصحاب رسول الله به نام سهل بن سعد نقل می کند : وارد شام شدم و دیدم مردم جشن با شکوهی گرفته اند. تعجب کردم. پرسیدم: امروز که عید نیست! چرا چنین جشنی گرفته اید؟ پاسخ دادند: سر حسین، فرزند رسول الله را از کوفه به شام هدیه می آورند.
گفتم: شگفتا! سر فرزند رسول الله را می آورند و شادمانی می کنید!؟
یک کاروان از دروازه ساعات دمشق وارد شد. سری که شباهت بسیاری به رسول الله داشت را بر نیزه دیدم. پشت سر نیزه دار نیز اهل بیت حسین، بر شتران عریان نشسته بودند، نزدیک کاروان رفتم و از یکی از بانوان پرسیدم: نام تو چیست؟
پاسخ داد: سکینه، دختر حسین گفتم: من از یاران جد تو هستم. هر حاجتی داری بگو انجام دهم. فرمود: فقط به کسی که سر پدرم را بر نیزه دارد بگو کمی جلوتر برود تا مردم مشغول دیدن سر او شوند و ما را نبینند! ما محارم رسول الله هستیم.
نزد سربازی که سر حسین را بر نیزه داشت رفتم و گفتم: به تو چهارصد درهم می دهم ، فقط کمی جلوتر از اهل بیت حسین حرکت کن. نیزه دار هم قبول کرد و جلوتر رفت .
ترجمه مقتل خوارزمی ، صفحه 260