خدایا عاشقمان کن تاآرام بگیریم
خدایا این روزها حوادثی که هر لحظه درجهان اتفاق می افتدازآتش گرفتن کشتی سانچی وزلزله درکرمانشاه وکشته شدن تعدادی ازهموطنان دراغتشاشات اخیرو…همه وهمه آرامش را ازازهمه گرفته وبیشتر وبیشتر دلتنگ وناامید از این دنیا می شویم .
دلمان گرفته است ودلتنگیم ازاین حوادث عجیب وغریب وجانسوزو.. ضعیف وناتوانیم
بااندک حادثه ای تنمان می لرزد وبیقرارمی شویم بگونه ای که نمی توانیم برای زندگی هیچ تصمیمی بگیریم
خدایا ما رابیشتروبیشتربه خودت نزدیک کن
زندگی دراین دوران(عصرغیبت)امام زمان(عج)خیلی سخت است وبایدبه خودت پناه بیاوریم ، خودت کمک کن که عاشقت بشویم
اگرعاشقت شویم قراروآر امش به دلمان برمی گردد.
خدایاعاشقمان کن

#خاطراتی_از_کودکی_شهید_صیاد_شیرازی
از مهم ترین خصوصیات علی محبت زیاد و درک بالایش بود.وقتی بچه دومم را باردار بودم (برادر شهید که 3 سال از او کوچک تر است)، باز به او محبت خاصی داشتم. وقتی که این بچه به دنیا آمد، علی دیگر روی زانویم نمی‌نشست‌. وقتی به او می‌گفتم: چرا از روی زانویم بلند می شوی‌؟ با همان لحن کودکانه اش به من می فهماند که نوزاد خیلی کوچک است و باید به او توجه بیشتری بکنم.با آن سن کم،شعور بالایی داشت و مثل آدم بزرگ ها رفتار می‌کرد و رفتارهای بزرگ ‌منشانه از او سر می‌زد. به قدری مهربان و دوست داشتنی و مظلوم بود که دایم نگرانش می‌شدم و دلم برایش تنگ می‌شد. برخی اوقات که به مدرسه می‌رفت‌، دنبالش می‌رفتم و از دور نگاهش می‌کردم تا دلم آرام بگیرد.همیشه در مدرسه یا کوچه،در یک گوشه‌ای ساکت و آرام می ایستاد و هیچ حرفی ‌نمی‌زد، ولی در اطراف او بچه‌های‌مدرسه از شیطنت سر از پا نمی‌شناختند.
صیاد شیرازی
منبع : شاهد یاران / روایت مادرش
منبع کلام شهدا:اسک دین

#مراسم_تدفین_ای_کاش‌_ها

خانم متدینی گریه کنان می‌گفت: «خدا منو بکشد. نمی‌دانم چی شده که به تدریج با نامحرمی در تلگرام گفتگوهایمان عادی شده تا این که روزی به خودم امدم و به خودم نهیب زدم و یکباره رابطه را قطع کردم. چند روز قبل شوهرم متوجه این ارتباط شد و حاضر نیست به صورت نگاه کند می گوید همه پنیه های اعتمادم به خودت را رشته کردی دیگر نمی خوام ریختت را ببینیم. هر چه می گویم خریت کردم و اشتباه و توبه کرده ام انگار گوشش بدهکار نیست.»
از نظر دینی ما باید هم اخلاق خدا باشیم ببخشیم لغزشهای دیگران را تا خدا هم ما را ببخشید ولی این خانم باید مدتی صبر کند و با عملش تلاش کند اعتماد همسرش را دوباره جلب کند. برای این که اعتماد شوهر جلب شود باید معنویت را در و اقتدار شوهر را تقویت کند و زمان بدهد تا شوهرش بتواند با خود کنار بیاید. اگر تنش بین آنها است بهتر است از استاد اخلاقی وارسته یا کارشناسی دینی مهذب برای رفع مشکل کمک بگیرند. . البته به طور کلی آقایان در امر خیانت بی انصاف هستند اگر خودشان مرتکب خیانت شوند انتظار دارند خیلی راحت همسرشان با این امر کنار بیاید و این را برای خودشان کم مشکل تر می بینند و برای همسرشان ورود ممنوع. در حالی که خیانت از هر دو زشت است و خداوند به هر دو اخطار داده که من از چشمها و قلب های خائن با خبرم.
قرآن می‌فرماید: «عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیْراً کَثیراً؛ چه بسیار است که چیزی را بد می دانید و از آن اکراه دارید، ولی خداوند در آن خیر کثیری قرار داده است.»[1]
این آیه را خوب است زن و شوهر‌ها حداقل ترجمه‌اش را حفظ کنند. گاهی به خاطر مشکلات اقتصادی یا ناسازگاری ها یا مسائل دیگر زوج ها با خود می گویند که ‌» ای کاش با فلانی ازدواج کرده بودم». از کجا معلوم که ازدواج با فلانی موفق باشد؟ و عاقبتش به خیر تمام شود؟
افراد بسیاری دائم در دلشان می‌گویند که« ‌ای کاش این را گرفته بودیم» یا‌ «ای کاش او را گرفته بودیم»، ‌»ای کاش این را نگرفته بودیم» خداوند می فرماید که شما این کاش‌ها را کنار بگذارید و به زندگیتان بچسبید و زندگی کنید. من هم قول می دهم که اگر شما این کراهت را نادیده بگیرید، خودش به شما و زندگی تان خیر کثیر و فراوانی بدهد و جبران ‌کنم.[2]
متأسفانه در ارتباط سایبری حدود شرعی له می‌شود و با ارتباط راحت نامحرم این ای کاش‌های خیلی بیشتر از قبل شده است بنابراین مهم‌ترین راه بازگشت به آرامش توکل و اعتماد به خداوند رحمان و عمل به دستوراتش است.



پی نوشت:
1- نساء/19
2- محسن قرائتی، ازدواج و خانواده در قرآن(2)، تاریخ پخش: 04/05/86
به نقل از کتاب صد هزاران دام و دانه ست ای خدا

دانشمند استاد ندیده

امام سجاد خطاب به حضرت زینب ا
وَ أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَیْرُ مُفَهَّمَة
و تو به بحمد الله دانشمند استاد ندیده ای و دارای فهم و معرفت بالائی هستی بدون اینکه کسی تو را آموخته باشد.(احتجاج طبرسی ،ج2،ص305)

#سه قدم به_ سوی_تفکر_ مثبت


1 ـ از تبیین‌های بدبینانه استفاده نکنید: سلیگمن و دوست مشهورترش بِک می‌گویند همه آدم‌ها می‌توانند یاد بگیرند از تبیین‌هایی استفاده کنند که موقتی و موقعیت‌محور باشند. مثلا یک مادر که با کودکش استثنائا بدرفتاری کرده، می‌تواند این جمله را بگوید که «من آن روز حوصله نداشتم ولی اکثر اوقات، مادر خوبی هستم.» همچنین گاهی می‌شود از شوخی استفاده کرد. مثلا جوانی که در حضور دیگران زمین خورده است، می‌تواند بگوید «اگر از من فیلم می‌گرفتند بساط خنده‌مان جور می‌شد .»
2 ـ شادی خودتان را محدود نکنید: در دنیای ماشینی امروز، ارزش‌های اجتماعی و اقتصادی باعث شده‌اند شادی ما تعریف‌ شده باشد و بسیاری از مردم به نسبت این ارزش‌ها، شادی‌های خودشان را محدود می‌کنند. مثلا با خودشان می‌گویند «تا ماشین نخرم، شاد نمی‌شوم» یا «اگر همه دوستم داشته باشند، شادی واقعی را تجربه می‌کنم.» اما هر کدام از این جملات، هم‌ زمان و هم چگونگی شادی ما را محدود می‌کنند .
اگر این جملات را زیاد تکرار ‌کنیم، قاعده ذهن ما می‌شوند. بنابراین اگر به آن اهداف نرسیم بیشتر و بیشتر غمگین می‌شویم. اما حقیقت این است که فقط هدف نیست که شادی می‌آفریند؛ شادی، فرآیندِ رفتن به سوی هدف است: «من تلاش می‌کنم که ماشین داشته باشم پس به خاطر تلاشم از خودم خشنودم و حس خوبی دارم.» یا: «من باید یاد بگیرم که ارزش‌های آدم‌ها با هم فرق می‌کنند پس نمی‌شود توقع داشت که همه دوستم داشته باشند .»
3 ـ گفت‌وگوهای درونی‌تان را فرآیندمدار کنید: در هر گامی که به جلو برمی‌دارید یکی از جملات شادی‌بخش‌تان را که بیشتر بر فرآیند تأکید دارند تا هدف، تکرار کنید. حتی می‌توانید خود این فرآیندها را به صورت هدف کوتاه‌مدت و شادی‌بخش قرار دهید. مثلا جمع کردن مقدار خاصی از پول خرید ماشین و یا یاد گرفتن یک مهارت ارتباط با دیگران


پی نوشت:
سایت میگنا