عوامل موفقیت در ازدواج

همسرگزینی و تشکیل خانواده مهم ترین رویداد زندگی دوره جوانی است و تا پایان عمر بر جریان حیات و سعادت فرد اثر می گذارد. موفقیت در ازدواج حاصل عوامل گوناگون است.
از جمله مهم ترین این عوامل عبارتند از:
ازدواج به موقع،
همانندی های شخصیتی،
شیوه های مناسب ارتباط با یکدیگر و حل اختلاف،
وحدت نظر آرمانی و فکری و عملی،
داشتن فرزند وتربیت او،
پافشاری بر تعهدات زندگی خانوادگی،
و برخورداری از امکانات مناسب شغلی و مالی و رفاهی.[1]


پی نوشت :
1-لطف آبادی، حسین، روانشناسی رشد، ج2، ص 235

شعله های آتش و سوختن ایمان—-حسادت

یکی از صفاتی که منشأ بسیاری از فساد اخلاقی می شود حسد است و حسد در زن ها بیشتر شیوع دارد. در اخبار رسیده (حسد ایمان را می خورد همان طوری که آتش هیزم را می خورد(.
آدم حسود و خودخواه هر قدر نعمت های دنیا در دسترس او باشد نعمت های خود را فراموش می کند و همیشه چشم به نعمت های دیگران می ورزد و چون نعمت های الهی نسبت به مخلوقات بی انتها است ، بیچاره حسود همیشه در آتش حسد می سوزد و دنیا پیش چشمش تیره و تار می گردد. خواهر! خود را آزمایش کن. اگر ذره ای حسد یا کینه یا کبر و نخوت یا حرص و طمع یا خودخواهی و خودپسندی یا محبت زیاد به مال و اولاد و یا توقعات بی موقع یا عجب و ریا و غیر اینها از اخلاق فاسده در خود باقی یافته به زودی خود را تصفیه کن و از خود زایل گردان و اگر صفت بدی در کسی عادت و ملکه شود دیگر عالج آن متعسر بلکه متعذر می گردد. تا می توانی خود را خوش بین گردان و نسبت به بندگان خدا بدبین مباش زیرا بدبینی منشأ بسیاری از گناهان بزرگ می شود.[1]
تذکر: بسیاری از اختلافات زنان مانند مشاجرات بین مادرشوهر و عروس، اختلاف جاری ها، نزاع بین هووها و…ریشه در حسادت زن دارد.


پی نوشت :
1.روش خوشبختی، بانو امین، کتابخانه سایت انجمن گفتگوی دینی

زود عروس شدن

سؤال: در مدرسه ما می گویند که چرا این قدر زود به فکر ازدواج هستید یا چرا زود ازدواج کردید؟ حتی این قدر به این حرف شان پای بند هستند که برای خانواده ها جلسه می گذارند که دخترهای تان را زود عروس نکنید و بگذارید ادامه تحصیل بدهند. بعضی معلم ها می گویند که شما به همه چیز فکر نمی کنید و بعد از یکسال ازدواج طلاق می گیرد. این بحث در بعضی از مجامع بین اللمللی و فعالان حقوق بشر مطرح شده است که ازدواج زیر 18 سال را کار بدی می دانند و آنرا تجویز نمی کنند و آمار آنرا به عنوان هشدار مطرح می کنند.
پاسخ: از نگاه این افراد بلوغ جنسی چه معنایی دارد؟ اینکه بلوغ جنسی دختران در جامعه ما به ده سال رسیده را چطور تحلیل می کنند؟ وقتی سن ازدواج دخترهای ما به 23 سال رسیده، ده سال فاصله بین بلوغ وازدواج را چطور تفسیر می کنند؟ راه کار پاسخ به نیاز به جنس مخالف در این سنین چیست؟ از نظر این افراد درس خواندن مهمتر است یا رسیدن به آرامش؟باید اولویت ها مشخص شود. مسئولین می گویند که در دخترها، سن ارتباط با جنس مخالف به یازده سال رسیده است. مفهوم این دوستی چیست؟
این دختر می گوید که من نیاز به جنس مخالف دارم و ما می گوییم که دختر بالای بیست سال ازدواج کند یعنی ده سال با این حس مبارزه کند. آیا این امکان دارد؟
ما می توانیم در سن دبیرستان با دختر خانم ها در مورد مهارت انتخاب همسر صحبت کنیم. درجوامع غربی وقتی می بینند سن ارتباط پایین آمده است مسائل آموزشی را در دبستان و راهنمایی مطرح می کنند. وقتی نوجوان به راهی می رود که در آن راه، خطرات زیادی وجودی دارد، نمی توانیم بگوییم که نرو، باید آگاهی بدهیم. ما باید در مورد مهارت های انتخاب همسر صحبت کنیم. کسانی که شناخت حقیقی از این سنین دارند می دانند که می توان دختران پانزده ساله تا هجده ساله را با آموزش های مدون حساب شده آماده ازدواج کرد. کافی است که خانواده ها و بچه ها آموزش داده شوند و ما به این نتیجه برسیم که آنها با آموزش دادن می توانند آماده ی ازدواج شوند.
در آمار رسمی ثبت احوال کشور داریم که نسبت طلاق به ازدواج در دخترها در سنین پانزده تا نوزده سال، 6 درصد و از بیست تا بیست و چهار سال حدود 11 درصد و بیست و پنج سال تا بیست و نه سال حدود 5/22 درصد است. ازطرفی در پسرها، از سنین بیست تا بیست وچهار سال 6/5 درصد و از بیست و پنج تا بیست ونه سال 4/12 درصد و از سی تا سی وچهار سال 32 درصد است. پس میزان طلاق با بالا رفتن سن ازدواج بیشتر می شود. در تحقیق دیگر که در مورد طلاق در سال اول زندگی است داریم که درصد طلاق در سنین مختلف در سال اول زندگی: برای پانزده تا نوزده ساله ها 5/4 و برای بیست تا بیست وچهار ساله 5/4 درصد و در بیست و چهارسال تا بیست و نه سال 5/10 درصد و در پسرها، بیست تا بیست وچهار سال1/4 درصد و بیست و پنج تا بیست و نه سال 5 درصد و سی تا سی و چهار سال 7/12است. هر چه سن ازدواج بالاتر می رود آمار طلاق در آن مقطع سنی بالاتر می رود. پس آمار رسمی هم حرف آنها را تایید نمی کند. درضمن ما آموزش منسجمی هم نداشته ایم. اگر آموزش داده شود آمار از همین چهار درصد هم پایین تر می آید.
سازمان فعال حقوق بشر اول باید حق و بشر را تعریف کنند و بعد … برای آنها ازدواج سفید وازدواج همجنس بازان یک حق است. پس ما ملاک های آنها را قبول نداریم. بشر نیاز به ازدواج دارد حتی در سن 17 سالگی. مقام معظم رهبری تعبیر جالبی دارند که می فرمایند: مگر جوان 17 ساله نیاز به اطفاء غرایز جنسی خودش ندارد؟
این یک نیاز است. حقوق بشر می گوید که این نیاز را در رابطه ی دوستی برآورده کنید نه ازدواج، زیرا نگاه آنها به ازدواج با نگاه ما فرق دارد.
………………………..
پیامک به برنامه گلبرگ
پیامک- پسری 23 ساله هستم که بعد از گذراندن چند دوستی اشتباه با کمک امام حسین (ع) این مسائل را کنار گذاشتم .هیچ فردی نمی تواند خلأهایش را با این مسائل پر کند.
پیامک- من قبل از ازدواج دو سال با شوهرم رابطه داشتم و خیلی با هم خوب بودیم. الان که یک دختر هشت ماه داریم، دیگر به من اعتماد ندارد.

پی نوشت :
سایت شبکه 3، برنامه گلبرگ 28-12-93

آبدیت شعر روباه و زاغ

با توسعه فن آوری ارتباطات و اطلاعات و حضور گوشی هوشمند در منازل، هوشمندی افراد از جهاتی کاهش یافته است؛ مثلا دقت نمی شود که استفاده تدریجی و تمدید پیوسته حضور در اینترنت یا مشغول شدن به بازی های رایانه ای و اینترنتی سبب اعتیاد و چاقی و مشکلاتی قلبی و عرقی و سندرم بینایی کامپیوتری[1] و پریشان شدن عواطف افراد خانواده، طلاق عاطفی و…می شود. این روزها افراد زیادی، مجرد و متأهل، در اثر سست شدن باورهای دینی در فضای مجازی و حقیقی به دام مداح های دروغین و تصنعی شیاد می افتند. شیادانی که افراد زیادی زخم خورده تعریف و تمجید و ستایش هایشان هستند. که: « تو چیز دیگری هستی، تا حالا مثل تو ندیده بودم، آرامشی که تو به من می دهی افسانه ای است، کلامت سحر دارد، من تو را خوشبخت می کنم، زیبایی تو وصف نشدنی است، و… ». امثال من مشاور را هنگام بررسی خیانت همسران، فریب دختران، دختران فراری، رسوایی، قتل و چاقو کشی به خاطر خیانت، تنوع طلب و بی علاقه شدن به همسر و… به یاد داستان روباه و زاغ می اندازد.[2]
زاغکی قالب پنیری دید
به دهان برگرفت و زود پرید
بر درختی نشست در راهی
که از آن می گذشت روباهی
روبه پرفریب و حیلت ساز
رفت پای درخت و کرد آواز
گفت به به چقدر زیبایی
چه سری چه دُمی عجب پایی
پر و بالت سیاه رنگ و قشنگ
نیست بالاتر از سیاهی رنگ
گر خوش آواز بودی و خوش خوان
نبودی بهتر از تو در مرغان
زاغ می خواست قار قار کند
تا که آوازش آشکار کند
طعمه افتاد چون دهان بگشود
روبهک جست و طعمه را بربود[3]
……………………………….


پی نوشت :
1- سندرم بینایی کامپیوتر و یا CVS یک مشکل شایع برای کسانی است که ساعات زیادی را صرف کار بر روی کامپیوتر می کنند. CVS طیف گسترده ای از مشکلات چشم از جمله تاری دید ، دو بینی، خشکی چشم ، درد چشم، اشکال در تمرکز و سردرد است.
2- ترجمه منظوم حبیب یغمایی از شعر شاعر فرانسوی قرن هفدهم «ژان دو لافونتن»،
منبع: محمدحسین قدیری، ماهنامه خانه خوبان

شنیدن یا گوش دادن؟!

رابطه والدین و فرزند از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. یکی از راههای ایجاد رابطه مفید و مؤثر رابطه حضوری به صورت چشم در چشم یا صورت به صورت بودن می باشد. والدین در این نوع ارتباط به حالات و هیجانات درونی کودک پی خواهند برد و از احساسات او باخبر خواهند شد و کودک نیز احساس ارزشمندی کرده و رابطه خوبی با والدین برقرار خواهد کرد.
مادری نقل می کرد همچنان که مشغول رسیدگی به امور روزانه منزل بودم سخنان کودک چهار ساله ام را نیزمی شنیدم و گاهی برای رهایی از پرسشهای نا تمام وی جوابهایی کوتاه و مختصر می دادم ، که ناگهان با جمله فرزند که کمی ملتمسانه نیز بود به خود آمدم که گفت: مامان میشه با چشمات به من گوش کنی!!
این فرزند با این جمله درخواست توجه مستقیم دارد و می گوید که به شنیدن اکتفا نکن بلکه گوش کن!!
شنیدن یک امر مکانیکی می باشد .خواسته یا ناخواسته در اطرافمان همیشه صداهایی برای شنیدن است، ولی زمانی که می خواهیم به چیزی گوش دهیم در واقع دست به یک کار ارادی زده ایم ، یعنی یک امر از امور را انتخاب کرده ایم و توجه خاص به آن نشان داده ایم . در گوش دادن به کودک باید از ارتباط قوی حضوری و چشمی استفاده کرد که یکی از راههای تقویت مهرورزی به کودکان می باشد.[1]


پی نوشت :
1.سیده خدیجه سعادتمند، وبلاگ ذهن آزاد، میهن بلاگ