#کودکان_را_دریابیم
تکنیک آینه
در یکی از مهد کودک های تهران برای آرام سازی بچه های پرخاشگر، از تکنیک آینه استفاده می کنیم. من در اتاق هر مربی یک آینه گذاشته ام و به مربیان گفتم که زمانی که بچه ای عصبانی شده و مثلاً دارد داد می زند اگر شما یک کلمه با کودک حرف بزنید از این جا اخراج می شوید! پس چه کار کنیم؟ گفته ام آن آینه را برمی داری و می بری فقط جلوی بچه نگه می داری تا او خودش را ببیند. من از این بچه ها فیلم دارم. وقتی قیافه خودشان را توی آینه می بینند، اولش یک خورده ادا و اطوار درمی آورند و می خندند. دفعه بعد که عصبانی می شوند وقتی مربی به سمت آینه می رود خودش بلافاصله آرام می شود. سه یا چهاربار که مربی این کار را می کند بچه هایی که یاد گرفته بودند با داد زدن حرفشان را به کرسی بنشانند یاد می گیرند چه جوری باید مسئله شان را حل کنند. ما به این می گوییم «مواجه سازی».
مواجه سازی
یکی از تکنیک هایی که گاهی برای کسانی که بدخلقند، می تواند مؤثر باشد این است که ما آن ها را با خودشان و اخلاقشان مواجه کنیم. من اول به شما گفتم که پروژه تغییر محکوم به شکست است اما حالا دارم به شما روش می دهم. اگر این روش را بدون هماهنگی و بدون آمادگی ایجاد کنید، مشکل بدتر می شود من این را از الآن بگویم بعداً نگویید آقا! شما این را گفتید ما رفتیم عمل کردیم، بدتر شد، خیلی دقت می خواهد.
در یکی از مشاوره ها آقایی بود که خانواده اش می گفتند هم عصبانی است و هم وقتی به خانه می آید عرقش بو می دهد و هرچه قدر هم به او می گوییم برو استحمام کن یا اسپری به خودت بزن، آقا ناراحت می شود که چرا شما یک چنین برخوردی با من دارید. ما این آقا را دعوت کردیم.
خانم ها توجه داشته باشند که برخی وقت ها آقایون آمادگی هیچ گونه گفت و گوی تنش زا را ندارند. اگر روحیات مردها و یک سری اصول کلی روان شناسی آن ها را بشناسید، در بحث همسرداری موفق خواهید بود. مردها به طور کلی با برخورد مستقیم واکنش منفی نشان می دهند این خاصیت همه مردهاست.
این آقا آمد دفتر من و آماده اش کردم و گفتم که بچه ها دلشان می خواهد نشان بدهند که شما در خانه چه جوری هستی، آمادگی داری که خودت را ببینی؟ گفتش «نه خیر آمادگی ندارم.» گفتم: در خانه اگر شرایطی مهیا بشود، حاضری ببینی که چه جوری هستی؟ گفت «آره توی خانه اشکال نداره ولی این جا جلوی شما نمی شود.» همسر من هم مشاور هستند، من به ایشان گفتم که خانم ایشان را راهنمایی کنید. خلاصه یک وقتی که ایشان اظهار آمادگی کرده، (شرط ما هم این بود که ایشان فقط نگاه کند و هیچی نگوید، یعنی اعتراضی نکند) خانمش می رود کت و شلوار ایشان را می پوشد و با همان ریخت و قیافه ای که ایشان بوده، می آید و همان ادا و اطوارهایی را که ایشان داشته، این خانم نمایش می دهد. هفته بعد که آمد دفتر به من گفت: من اصلاً فکر نمی کردم که چنین ریختی داشته باشم.
پی نوشت:
کانال ماهنامه خانه خوبان،
دکتر مسعود جان بزرگی










