#تولیدی
#به_قلم_خودم
جوانی و مباهات
اگر در دوران جوانی ، در تنهایی ها و غم وغصه زندگیت ، فقط خدا را صدا زدی و آرامش را تنها و تنها از وجودش التماس کردی ، در میانسالی پدربزرگ یا مادر بزرگ باشی ، می توانی تکیه گاه میوه های زندگیت باشی و آغوشی برای خالی شدن از هر آنچه که فرزندانت را می آزرد.
اگر در جوانی ، مسیر زندگیت را مشخص کردی ، مسیری که در آن ، حرکت از توست ، حرکت برای تجربه کردن و یاد گرفتن وبرکت را فقط از آن بالایی تمنا کردی ، آستین های همت را بالا زدی و با هر تلنگری ، خودت را نباختی و فقط توکل کردی ، کارت درست می شود ، آنقدر درست که خداوند دیگران را مامور به خدمت به تو می کند.
آری هر آنچه در جوانی اندوخته کنی ، اکنون درو می کنی
جوانی که تا زمانی که به جوانی اش غره نشده و از چهره اش تواضع و فروتنی می بارد ، می تواند در پیش خداوند متعال ، سر تعظیم فرو آورد و اطاعت خداوند را بکند و خداوند چقدر این لحظه را دوست دارد و با آن به فرشتگانش مباهات می کند !
چرا مباهات نکند ! جوانی که مسلح و مغرور به قدرت و انرژی و های و هوی جوانی است اکنون در مقابل خداوند بی سلاح است و تسلیم شده است .تا آنجا که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
به راستى که خداوند متعال به جوان عبادت پیشه بر فرشتگان مى بالد و مى فرماید:
به بنده ام بنگرید! به خاطر من از خواهش نفسش دست کشیده است.










