#اخلاقی♤تربیتی
در صورتی از تو راضی می شوم که با مردم خوشرفتار باشی!
روزی امام علی علیه السلام از بازار خرمافروشان عبور می کردند که کنیزی را در حال گریه کردن دیدند.
امام علی پرسیدند: چرا گریه می کنی؟ کنیز پاسخ داد: مقداری پول به من دادند تا خرما بخرم. به بازار آمدم و خرما خریدم ولی آن را نپسندیدند و گفتند برو و خرما را پس بده؛ اینک نزد فروشنده آمده ام ولی او حاضر به پس گرفتن خرما نیست .
امام علی علیه السلام نزد فروشنده آمدند و فرمودند: ای بنده خدا! این بانو، فقط یک خدمتکار است و از خود اختیاری ندارد، پولش را بده و خرما را پس بگیر خرما فروش که امیر المومنین را نمی شناخت، از دخالت امام علی علیه السلام ناراحت شد و با صدایی بلند گفت: تو چه کاره هستی که در کار ما دخالت می کنی؟
در صورتی از تو راضی می شوم که با مردم خوشرفتار باشی! 2
سپس خرما فروش دست رد بر سینه امام علی علیه السلام زد و ایشان را به عقب هُل داد. کسانی که آنجا بودند و امام علی علیه السلام را می شناختند، به فروشنده گفتند: این آقا امیرمؤمنان علی بن ابی طالب هستند ! آن مرد با شنیدن این سخن، لرزه بر اندامش افتاد و بی درنگ پول کنیز را پس داد و خرما را گرفت، سپس دست به دامن امیرالمومنین شد و عرض کرد: ای امیرمؤمنان از من راضی باش
امام علی علیه السلام فرمودند: در صورتی از تو راضی خواهم شد که امور خود را اصلاح کنی و با مردم خوش رفتار باشی.
کنیز، خشنود شد و شادمان به خانه بازگشت.
علامه مجلسی، بحارالانوار، جلد 41، صفحه 112
ابن شهر آشوب، مناقب، جلد1 ، صفحه 316










