روضه خوانی دل!!
صدای قدم های جابر ! مرا سوی گنبد وبارگاه تو می کشاند .
آمده ام تا از نزدیک ، سلامی عرض کنم ومی دانم سلامم بی جواب نمی ماند:” السلام علیک یا ابا عبدالله “
آری ! آمده ام تا این دفعه زیارت عاشورا را از نزدیک بخوانم .
اینجا دیگر نیازی به روضه خوان نیست ، روضه خوان، دل است وبس !
آری دل ، روضه خوانی می کند وچشمها ، اشک را به یاری می فرستند تا تسلای دل باشد.
این همه سال ، دل فقط صبوری کرده وهمه را در خود نگه داشته است ، عشق به تو وخاندان پاکت ، انزجار وتنفر از کسانی که برتو ظلم وستم نمودند وحتی به زن وفرزند تو نیز رحم نکردند ، راستی اینان چه کینه ای داشتند که اینچنین انتقام گرفتند ، انتقام حتی از کودک خردسال تو !
دل خودش آمده است تا از نزدیک برکسانی که در راه تو بودند وجانشان را فدا کردند عرض ادب کرده:” السلام علیک وعلی الارواح التی حلت بفنائک"و برتمام کسانی که بر تو ظلم کردند یک به یک لعنت بفرست."…اللهم العنهم جمیعا”
حسین جان ، زیارت تو ، جان من است ، از خدا می خواهم که اگر قرار است در دنیا باشم ، یکبار دیگر نیز چشمم که گنبد وبارگاه تو بیفتد و این ، آخرین زیارت من نباشد.” ولا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم”
#پیاده_روی_اربعین