#انتخابات_اصلح
شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید: بین دو حاکم در تردیدم، چه کنم؟
امام فرمودند: عادل ،صادق، فقیه و با تقواترین را انتخاب کن.
- اگر به تشخیص نرسیدم؟ امام فرمودند: ببین افراد متدین به کدام مایلند؟
-اگر نفهمیدم؟
امام فرمودند: بنگر مخالفان آیین ما کدام را بیشتر می پسندند، او را کنار بگذار و ببین کدام بیشتر آن ها را خشمگین میکند، او را برگزین.
(اصول کافی،ج1،ص68
شن | یک | دو | سه | چهار | پنج | جم |
---|---|---|---|---|---|---|
<< < | > >> | |||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
- همه
- بدون موضوع
- قرآن
- شهدا
- مذهبی
- امتیازات وخصوصیات زن
- پیچیده شدن ازدواج
- کلام شهدا/راه شهدا
- فضیلت واعمال شب لیله الرغائب
- حکمت 150نهج البلاغه
- اخلاقی
- اجتماعی
- حدیث روز
- تصویرزیبا
- احکام
- آیات موضوعی قرآن
- #رسول_مهربانی
- رهبرعزیز
- یلدا
- امام زمان_عج)
- فراق امام زمان
- سیاسی
- بایسته های اخلاقی روحانیت
- طلبه
- همسرداری
- تربیتی
- فرازی ازنهج البلاغه
- کلام رهبر
- سخن بزرگان
- انتخابات
- نمازهای مستحبی
- فایل سوالات
- معرفی کتاب
- مناسبت ها
- بهداشتی
- تقوا درفضای مجازی
- داستان واقعی
- قلم خودم
- مداحی
- نماهنگ زیبا
- محرم
- مبلغ
- حججی
- داستانی
- دانستنی ها
- مزاج، مصلح غذایی،
- مزاج، مصلح غذایی،
- مزاج، مصلح غذایی،
- خواص میوه ها وخوراکی ها
- فضای مجازی وکودکان
- کودک
- امام خمینی ره
- بزرگان
- حضرت زهرا س
- معرفی سایت مذهبی
- حجاب
- ازدواج
- طلاق
- روانشناسی
- امام زمان
- کالای ایرانی
- فرازی ازدعای ابوحمزه ثمالی
- خاطره
- سند2030
- دلنوشته
- حواشی جام جهانی
- دلنوشته
- عیدغدیر
- به قلم خودم
- اربعین
- یادداشت روز
- صحیفه سجادیه
- کتاب و کتابخوانی
- یلدا
- سردار سلیمانی
- سلبریتی خائن
- شهید سلیمانی
- کرونا
- معرفی کانال
- غزه
- نسل آرمانی
نظرسنجی # یافت نشد.
موضوع: "سخن بزرگان"
#معرفی_کتاب
معرفی کتاب
کتاب در آغوش خدا
مقدمه
آیا شما هم از مرگ می ترسید؟
من نمی دانم پاسخ شما به این سوال چیست اما این را می دانم که با خواندن این کتاب، می توانید نگاهی زیبا به مرگ داشته باشید.
به راستی، چگونه است که مرگ برای مومن، این قدر دلنشین است؟
چون لحظه جان دادن، چهارده معصوم (علیهم السلام) به دیدارش می آیند و از او دل جویی می کنند.
تصورش را بکن، لحظه جان دادن، چشم خود را باز می کنی و رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و حضرت علی (علیه السلام) را بالای سرخود می بینی!
و صدای خدای خویش را می شنوی که تو را به بهشت جاودان دعوت می کند تا در آغوش مهربان او باشی!
و چون این صدا را می شنوی که خدای متعال او را به سوی خود فرا می خواند مرگ را در کام خود شیرین می یابی.
این کتاب که برگرفته از احادیث و سخنان اهل بیت(علیهم السلام) می باشد به تو کمک می کند تا تصویری روشن و واضح از چگونگی جان دادن داشته باشی و باور کنی با مرگ به آغوش مهر او می روی.
من این کتاب را برای تو نوشتم و اکنون نوبت توست تا کتاب خودت را بخوانی و بدانی که مرگ را هم می توان به گونه ای زیبا دید.
پی نوشت:
نویسنده: مهدی خدامیان آرائی،ناشر: قم، وثوق، 1387
http://nabnak.ir/oneBookReader.php?id=4
#مناظره
شجاعت سیاسی
پرسش :
امام کاظم در برابر خلفای معاصر خود چه موضعی داشت؟
پاسخ :
امام موسی بن جعفر بعد از شهادت امام صادق در سال 148 هـ رهبری و امامت شیعیان را بر عهده گرفتند و مدت 35 سال عهده دار این مسئولیت الهی بوده اند.[1] و این مدت مصادف بود با خلافت چهار تن از خلفای عباسی به نام های منصور، مهدی، هادی، هارون الرشید[2] و آن حضرت عمر شریف خود را در مدینه و بغداد و گاهی در زندان بصره سپری کردند.
دورانی که امام کاظم در آن زندگی می کرد، مصادف با نخستین مرحله ی استبداد و ستمگری حکّام عباسی بود. بیشتر برخورد و موضع گیری امام هفتم با هارون الرشید بوده است هر چند که آن حضرت معاصر با چهار خلیفه ی عباسی بوده است و لذا برخوردهایی هم با سایر خلفاء داشتند، امّا در برابر ظلم و ستم و بی توجّهی خلفای وقت به اصول دین و سنّت نبوی عکس العمل نشان داده و حتّی در این باره تهدید به قتل شده و به زندان نیز افتادند.
در عصر خلافت منصور عباسی، امام به درخواست منصور در مجلسی که در روز عید برگزار کرده بود و در آن مجلس هدیه ها و اموالی بذل و بخشش می شد، حضور داشتند و در مقابل این عمل فرمودند: که من از اخبار رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ درباره ی این گونه بذل و بخشش ها چیزی نیافتم که تأکید کننده ی عمل تو باشد ولی امام از طرف منصور مجبور می شوند که در مجلس نشسته و هدایای مردم را بگیرد که در این حال مردی وارد می شود و می گوید: ای پسر دختر رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ ، من از مال دنیا چیزی ندارم، ولی جدّم سه بیت شعر در رثای جدّ تو حسین بن علی سروده است، می خواهم آن را بخوانم و امام اجازه می دهد که شعر خوانده شود و بعد از خواندن شعر اموال زیادی که تحت اختیار امام بود به آن مرد می بخشد.(3)
سیاست و موضع گیری که امام در برابر هارون اتخاذ کردند این است که توسط افراد با ایمان و پرورش یافته ی مکتب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ به درون دستگاه خلافت نفوذ کنند و به واسطه ی این اقدام از تصمیمات درون دستگاه خلافت علیه شیعیان و خود حضرت مطّلع و آگاه شوند. و نمونه بارز این موضع را هم درباره ی علی بن یقطین مشاهده می کنیم.[4] که به مقام وزارت هم رسید. و امام این امر را مایه امید شیعیان می دانستند.
[1] شیخ مفید، الارشاد، ج 2، قم، مؤسسه آل البیت ، چاپ اول، 1413، ص 215.
[2] علامه مجلسی، جلاء العیون، قم، انتشارات سرور، چاپ هفتم، 1378، ص 896.
[3] ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ـ علیهم السّلام ـ ، چ2، قم، مکتبه علامه ، بی تا، ص 381 ـ 379.
[4] مجلسی، بحارالانوار، ج 48، بیروت، مؤسسة الوفا، چاپ اول، 1403، ص 136.
#مناظره
مناظره امام جواد (ع) و یحیی بن اکثم
جواب دندانشکن
داستان مناظره امام جواد و یحیی بن اکثم چه بوده است؟
در جلسه ای که مامون برای مناظره دانشمندان بزرگ جهان اسلام با امام جواد ترتیب داد، یحیی بن اکثم از حضرت جواد پرسید: مُحرِمی که حیوانی را کشته وظیفه اش چیست؟ امام در جواب از وی پرسید: آیا فرد مُحرِم, صید را در حرم کشته یا بیرون از آن؟ آیا مُحرِم جاهل به حکم بوده یا عالم به حکم؟ آیا عمداً آن را کشته یا به خطا؟ آیا مُحرِم آزاد بوده یا برده؟ آیا بالغ بوده یا نابالغ؟ هنگام رفتن به مکه آن را کشته یا در موقع بازگشت؟ صید از پرندگان بوده یا غیر از آن؟ صید کوچک بوده یا بزرگ؟ مُحرِم اصرار بر عمل خود دارد یا از کرده خود پشیمان است؟ در شب صید را کشته یا در روز؟ مُحرِم در حال عمره بوده یا حج؟»(1)
با این فروضی که امام جواد برای مسأله طرح کرد, یحیی حیرت زده و درمانده شد تا جایی که همه حضار از رنگ باختن چهره اش شکست او را به وضوح دریافتند. آنگاه امام از یحیی بن اکثم پرسید: مرا از مردی خبر بده که زنی در اوایل صبح بر او حرام بود, روز که بالا آمد آن زن بر وی حلال شد و در هنگام ظهر دوباره بر او حرام گردید و در موقع عصر حلال شد و در موقع عشاء حلال و در نیمه شب باز بر او حرام و در هنگام طلوع آفتاب حلال شد؛ مسأله این زن چیست؟ و چگونه بر او حلال و حرام می شود؟ - یحیی گفت: به خدا سوگند که من جواب این مسأله را نمی دانم شما بفرمایید تا یاد بگیرم.
حضرت فرمود: این زن کنیز شخص دیگری بوده که بر این مرد حرام بود, روز که بالا آمد کنیز را از صاحبش خریداری کرد و حلال شد. ظهر او را آزاد کرد و بدین جهت بر او حرام شد. عصر با او ازدواج کرد و حلال شد. هنگام غروب او را ظهارکرد و در نتیجه بر او حرام شد و در وقت عشاء کفاره ظهار داد و دوباره بر وی حلال شد, نیمه شب او را طلاق داد و به این علت حرام شد؛ صبح رجوع کرد و دوباره بر او حلال شد.
مأمون بار دیگر در مقابل دانش امام اظهار شگفتی کرد و گفت: کمی سن مانع از کمال عقل برای این خاندان نمی شود».(2)
1.شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص283.
2. فضل بن حسن طبرسی، إعلام الوری، ص353.
#انتخابات_96
#اخلاقـانتخاباتی
اختلاس، بدتر از دزدی است ‼
عقیل بن ابیطالب، در دوران خلافت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام به ایشان گفت : من مقروضم ! دستور فرما قرض مرا ادا کنند.
علی علیه السلام فرمود : صبر کن موقع پرداخت حقوق برسد تا از سهم خودم به تو بدهم
عقیل گفت : خزانه کشور در دست توست و به من می گویی صبر کن ؟ تو هر اندازه بخواهی می توانی از خزانه بیت المال برداری. حتی تمام حقوق شما هم قرض من را ادا نمی کند .
علی علیه السلام فرمود : تو برادر منی و باید تا حد امکان از مال خودم به تو کمک کنم؛ امّا از مال خودم، نه از مال مسلمین.
عقیل ، دست بردار نبود و سماجت می کرد. امام علی علیه السلام به عقیل فرمود: پس پیشنهادی به تو می کنم، اگر عمل کنی می توانی تمام قرض خویش را بپردازی .
عقیل گفت : چه کار کنم ؟ علی علیه السلام فرمود : در بازار، صندوق هائی است که اموال مردم شهر در آن است، وقتی بازار خلوت شد ، قفل صندوق ها را بشکن و هرچه می خواهی از آن بردار.
عقیل گفت : به من پیشنهاد می کنی مال مردم بیچاره را بردارم؟
علی علیه السلام فرمود : پس چطور به من پیشنهاد می کنی که صندوق بیت المال را برای تو باز کنم؟ بیت المال ، برای همه مؤمنین است که راحت و بی خیال در خانه های خویش خفته اند. پیشنهاد دیگری هم دارم.
بیا شمشیر بر داریم، و به انبار قدیمی «حیره» شبیخون بزنیم و ثروت کلانی به دست آوریم.
عقیل گفت : برادر جان ! من برای دزدی نیامده ام، فقط می گویم از خزانه کشور که در اختیار توست مالی به من بده تا قرض خود را بپردازم.
علی علیه السلام فرمود : اتّفاقاً اگر مال یک نفر را بدزدی بهتر است از اینکه مال صدها هزار نفر را بدزدی. چطور ربودن مال چند نفر با شمشیر؛ دزدی است ولی ربودن مال عموم مردم دزدی نیست؟ خیال کرده ای که دزدی فقط منحصر به این است که کسی حمله کند و با زور مال او را از چنگالش بیرون بیاورد.
بدترین اقسام دزدی همین است که الان به من پیشنهاد می کنی !
علامه مجلسی، بحارالانوار جلد 41 صفحه 113
ابن اثیر، اسدُالغابة جلد 3 صفحه 433
شوشتری، احقاق الحقّ جلد 8 صفحه 542
- امیرِعباس(حسین علیه السلام) در یکی از تمیزترین کارهای فرهنگی به موقع ، نسل آرمانی!
- پژوهش مدرسه علمیه حضرت زینب (س) میناب در یکی از تمیزترین کارهای فرهنگی به موقع ، نسل آرمانی!
- ميرزايي در ۲۰ جمله از رهبر انقلاب درباره موضع جمهوری اسلامی نسبت به اسرائیل
- دیده بان در ۲۰ جمله از رهبر انقلاب درباره موضع جمهوری اسلامی نسبت به اسرائیل
- ميرزايي در رنج زیبا؟؟؟
- زهرا در عاشقانه های طلبگی، عاشقانه های مذهبی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
- مدرسه علمیه ریحانه الرسول شلمزار در رنج زیبا؟؟؟
- محبوبه رحیمی در صوت جزء بیستم قرآن کریم به روش تندخوانی
- زهرا در عاشقانه های طلبگی، عاشقانه های مذهبی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
- ميرزايي در سردار خستگی ناپذیر!
- ميرزايي در با وضو کرونا را شکست می دهیم
- ميرزايي در کرونا و شستن دستها
- شیدا صدیق «دین آرامشبخش» در کرونا و شستن دستها
- شیدا صدیق «دین آرامشبخش» در کرونا و شستن دستها
- شیدا صدیق «دین آرامشبخش» در کرونا و شستن دستها
- طوباي محبت در با وضو کرونا را شکست می دهیم
- شیدا صدیق «دین آرامشبخش» در با وضو کرونا را شکست می دهیم
- فاطمة الزهراء در با وضو کرونا را شکست می دهیم
- إن شاء الله شهیده شکرانی در سردار خستگی ناپذیر!
- ميرزايي در سردار خستگی ناپذیر!