عوامل مهم کدورت
کدورت چگونه به وجود مى آید؟
هر کس که به محبت و دوستى میان خود و دیگرى اهمیت مى دهد، مخصوصا زن و شوهرى که مى دانند پایه هاى اصلى زندگى مشترک را محبت تشکیل مى دهد، مى یابد براى دوام این محبت ، امورى را که موجب کدورت و یا کمرنگ شدن محبت مى دانند بشناسند و از آنها اجتناب کنند. به طور کلى آنچه با روح انسان ناسازگار باشد، روح را مکدر مى کند، این عوامل اگر تکرار شود و به صورت دائمى درآید، انسان را از انجام دهنده آن مکدر و نسبت به او بى رغبت مى کند و اگر شدید و عمیق باشد تبدیل به دشمنى نیز خواهد شد. نکته مهم در این مساله که باید مورد توجه باشد این است که عوامل کدورت به صورت تدریجى و آرام آرام همانند موریانه ، ریشه هاى محبت را خشک، و پایه آن را سست مى کنند. نگاه نکنید که همسر شما نسبت به فلان مساله بى اهمیت است و اعتراضى نمى کند، آرى اعتراض نمى کند اما دلش هم نسبت به شما خالى مى شود و از علاقه وى نیز کاسته مى شود، و مى دانید که محبت و علاقه اگر برود، بر گرداندن آن به این زودى ممکن نخواهد بود.
1- مخالفتهاى پى در پى
صرف نظر از مخالفت هائى که شرعا و عقلا واجب است و باید انجام پذیرد اصولا مخالفت پى در پى در سخن ، یا عمل ، زمینه کدورت و جدائى را فراهم مى کند. مخالفت اگر پى در پى باشد، طرفین را در مقابل هم قرار مى دهد و مخالفت هاى پى در پى در امور جزئى ، همچون موریانه اى بى خبر و آرام آرام ، کار را به کدورت مى کشد و ریشه هاى محبت را خشک مى کند و زن و شوهر را بصورت دو رقیب در مى آورد. زن شوهرى که به زندگى علاقه مند هستند، باید شهامت تحمل برخى سخنها یا اعمالى را که مخالف سلیقه یا نظر آنهاست داشته باشند و براى سعادت و خوشبختى خود و خانواده از انجام کارهائى که مخالفت همسر را بر مى انگیزد اجتناب کنند. معمولا به هنگام برخورد آراء، هر کس شخصیت خود را در گرو ثابت کردن سخن خویش مى داند و شکست را هر چند از همسر و یا دوست خود، نشان تحقیر مى داند و از آن متنفر است، در این گونه موارد عاقل باشید، اگر در زندگى بر همسر خود این گونه پیروز شوید، تیشه به ریشه خود زده اید و به اساس زندگى مشترک که محبت است لطمه زده اید . سکوت و عدم مخالفت شما نه تنها نشان شکست و تحقیر نیست که علامت متانت و علاقه شما به زندگى مى باشد و همسر شما هم آن را درک و این هوش و اخلاق شما را تحسین مى کند.
2- تحقیر عامل کدورت
فکر نمى کنم شخصى یافت شود که از تحقیر و اهانت متاءثر نشود، همه مى خواهند در نظر دیگران بزرگ و محترم باشند. آدمى از تحقیر متنفر است و طبعا از هر کسى که او را تحقیر کند نیز ناراحت مى شود و احساس کینه مى نماید، تا چه رسد به کسى که از او انتظار محبت مى رود. نکته مهم این است که بسیارى از همسران جوان ، به طور ناخواسته و به بهانه دوستى و یکرنگى و صمیمیت و شوخى ، همسر خود را تحقیر مى کنند و این را اظهار محبت تلقى مى کنند؛ این کار بسیار اشتباه است. همسرانى که رعایت احترام متقابل را نمى کنند و یکدیگر را سبک صدا مى کنند و مخصوصا در مقابل دیگران سبک و داراى شوخیهاى ناهنجار هستند، در حقیقت بذر کدورت را در دل همسر خود مى پاشند. رعایت احترام در عین محبت ، موجب زیاد شدن علاقه به یکدیگر است . اظهار علاقه با سخنان و رفتار سبک و ناهنجار نتیجه معکوس در بر دارد، آرى درست است که صمیمى شدن مهابت را مى برد، و عروس و داماد هرگز نباید همانند دو نفر غریبه با هم جملات ادیبانه صحبت کنند، اما این به معناى اهانت و تحقیر و تعبیراتى سبک ، مثل تو به جاى شما، و یا امر و نهى هاى سبک نیست. محبت خود را با احترام زیاد و اخلاق خوش و گذشت و خدمت نشان دهید، حفظ شخصیت در مقابل دیگران ، شما را نزد او بالا مى برد و این احساس که شما موجب سرفرازى او شده اید بیش از هر چیزى او را به شما علاقه مند مى کند. خلاصه آنکه هرگز انتظار نداشته باشید حقیقت و شخصیت و کسى را تحقیر کنید و به بازى بگیرید، با این عمل حال او از شما مکدر نشود.
پی نوشت :
1) اخلاق در خانواده و تربیت فرزند، سید محمد نجفى یزدى ( متن کتاب در بسیاری از سایت های دینی موجود است)










