یاد مادر!
#یاد_مادر
یاد مادر!
بشار مکاری گوید: در کوفه خدمت امام صادق علیه السلام مشرف شدم. حضرت مشغول خوردن خرما بودند. فرمود: بشار! بنشین با ما خرما بخور.
عرض کردم: فدایت شوم! در راه که می آمدم منظره ای دیدم که سخت دلم را به درد آورد و نمی توانم از ناراحتی چیزی بخورم.
فرمود: در راه چه مشاهده کردی؟ گفتم: من از راه می آمدم که دیدم که یکی از مأمورین، زنی را می زند و او را به سوی زندان می برد. هر قدر استغاثه نمود، کسی به فریادش نرسید.
فرمود: مگر آن زن چه کرده بود؟ گفتم: مردم می گفتند: وقتی آن زن پایش لغزید و به زمین خورد، در آن حال، گفت: خداوند ظلم کنندگان به فاطمه را لعنت کند.
ابن مشهدی، المزار الکبیر ص138.