#تولیدی
#به_قلم_خودم
یک روز من ، یک روز او !
منتظر نوبت دکتر بودم که خانم جوانی با پسر کوچکش کنارم نشست و سر صحبت را باز کرد. از خستگی همیشگی اش می گفت که این خستگی بر تنش جا خوش کرده و هر روز خسته تر از دیروز است .
این خانم جوان هر روز باید از صبح زود تا ساعت 5 بعد از ظهر کمک حال خانمِ یک دکتر باشد؛ غذا درست کند ، ظرف ها را بشوید و تمیز کردن منزل و….
می گفت ” درست است که من کارگر هستم و این ، خانمٍ دکتر است اما انصافش کجاست ؟حتی اگر تمام کارهای صبح تا ظهر را انجام بدهم و لحظه ای روی صندلی بنشینم و بخواهم استراحت کنم ، همان لحظه هم کاری دیگر از من می خواهد و باید بلند شوم و کار شخصی اش را انجام بدهم !هر روز صبح تنها کارش این است که با بچه اش بازی کند و فیلم ببیند ، تمام ظرف های کثیف شب را نگه می دارد تا فردا من بشویم و دائما هم از خستگی می نالد !!!! البته حق دارد خسته شود ! من هم جای او اینقدر بیکار بودم خسته وکلافه می شدم ! ما هر دو انسان های خسته ای هستیم اما خستگی من و امثال من کجا و خستگی او کجا !!!
واقعا چرا باید بعضی ها اینقدر تنبل باشند که حتی کارهای شخصی شان را نیز دیگری انجام بدهد!!”
حرف هایش خیلی درد آور و تاسف برانگیز بود. واقعا تاسف خوردم بر حال و احوال چنین زنانی که اینقدر می توانند قسی القلب باشند و فقط به خاطر مزدی که به کارگر می دهند او را مثل برده در اختیار بگیرند و …..
برای دلداری و همدردی اش گفتم :
“خواهر عزیزم ! خدا بزرگ است . ان شاالله که چرخ زندگیت با دست همسرت بچرخد و مجبور نباشی کارگری بکنی . دنیا که اینجور باقی نمی ماند ، همه به هم می رسیم ….این خانم جنبه ی پولدار بودن و کارگر داشتن را ندارد . من که واقعا برای این زن افسوس خوردم که حتی به فکر سلامتی خودش نیست . خانه داری و انجام کارهای منزل ، باعث نشاط یک زن خانه دار می شود و این زن پولدار این را نمی فهمد و برای همین همه اش از خستگی می نالد.”
واقعا چقدر زیاد از سیره معصومین و ائمه فاصله گرفته ایم . الگوی همه ی ما زنان ، حضرت فاطمه (س) می باشد. بانویی که تا مدت ها کارهای خانه را شخصا انجام می داد و روزی که پیامبر گرامی اسلام ، زنی به نام فضه (دختر پادشاه هند ، که زنی زیبا ، شیرین سخن ، دانشمند و بامعرفت بود و در علم شیمی و تبدیل فلزات هم تخصصی چشمگیر داشت و در جنگ اسیر شده بود) را به منزل حضرت زهرا (س)آورد و فرمود: ای فاطمه ! این زن در خدمت توست او اهل نماز است و درباره اش سفارش نمود . آنگاه فاطمه نگاهی به صورت پیامبر کرد و فرمود:
*کار خانه را تقسیم می کنیم ، یک روز من کار می کنم و یک روز او*.(1)
آنگاه اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و فرمود: *الله اعلم حیث یجعل رسالته*(2): خداوند بهتر می داند که رسالتش را کجا قرار دهد.
ما کجا و حضرت زهرا(س) کجا !
کاش این را فاصله کم وکمتر کنیم..
(1):احقاق الحق ، ج 10، ص277
(2)انعام/124
124