#شوخ_طبعی_های_جبهه خیلی هیجان داشت. در حالیکه نوک گلوله آرپیجی را میبوسید گفت: «همین یک دونه را داریم، اگر درست نشونه بگیری و به خدا توکل کنی، برجکش را بردی هوا.»گفتم: «آمدیم، زدیم و نخورد. آن وقت چه؟» اخمهایش را تو هم کرد و گفت: «مگه الکیه پسر؟ خو… بیشتر »
نظر دهید »