استقبال شهید مطهری از همسرش
#استقبال_شهید_مطهری_از_همسرش
استقبال شهید مطهری از همسرش
همسر شهید مطهری در خاطراتش می گوید:
یادم هست یک بار برای دیدن دخترم به اصفهان رفته بودم و بعد از چند روزی، با یکی از دوستانم به تهران برگشتم.
نزدیکیهای سحر بود که به خانه رسیدم. وقتی وارد خانه شدم، دیدم همه بچهها خواب هستند، ولی آقا [شهید مطهری] بیدار است.
چای حاضر کرده بودند، میوه و شیرینی چیده بودند و منتظر من بودند.
دوستم از دیدن این منظره بسیار تعجب کرد و گفت: همه روحانیون اینقدر خوب هستند؟
بعد از سلام و علیک، وقتی آقا دیدند، بچهها هنوز خوابند، با تأثر به من گفتند:
میترسم یک وقت من نباشم و شما از سفر بیایید و کسی نباشد که به استقبالتان بیاید.
پی نوشت:
منبع: سرگذشتهای ویژه، به روایت جمعی از یاران، ج2، ص108 و 109.