#تولیدی
#به_قلم_خودم
نازیبایی های یک روز ⁉ ‼
آمده بودم بیرون تاهوایی بخورم .باخودم گفتم :حیف است آدم توی خانه باشدواز این همه زیبایی که خداوندقرارداده ، از مناظرزیبا از گلها وسبزه ها وهمه وهمه بهره ای نبرد.
اما هرچه نگاه کردم نازیبایی ها بیشتراز زیبایی بود ومن دیگر زیبایی نمیدیدم .خیلی غصه ام گرفت.
دلم برای جنس خودمان خیلی سوخت .برای خانم های عزیز، مجردومتاهل .
خانم های عزیزهرچه درچنته داشتند به عرضه نمایش گذاشته بودند.اگررنگ جلوی مویشان با رنگ ته مویشان متفاوت بود، دم موهای خودرا هم از پایین روسری انداخته بودند جلو تا همه این زیبایی وشاهکارشان راببیند.
طفلک ها خیلی وقت گذاشته بودندتا تابااین مدل آرایش ازخانه بیرون بزنند وهمه چیزشان باهم ست باشدواگرست نیست همخوانی داشته باشد.
البته نا گفته نماند دلم برای مردها بیشتر سوخت. چه رنجی می کشند.این همه رنگ ولعاب راببینندوهیچ چیزی نگویند!!!!
حتی به نشانه اعتراض اینکه:” آخرخواهرعزیز این ساپورت به این زیبایی"، رژ به این خوش رنگی وجیغ و لباس به این تنگی وچسبانی جاش اینجا نیست جاش توی خونه تونه” !
باورکنیدازبین 10یا12نفرخانمی که دیدم شایدیکی شان لباسش جلب توجه نمی کرد. کاش خانم ها تمام این هنرنمایی ها را توی منزل داشتندوبرای همسرشان ونه برای بقیه
.خدایا به تمام خانم ها حیاوعفت بده تا این همه خود رابه درد سر نیندازند وبرای خودشان زندگی کنندنه برای آدم های بیرون.آخرمگه نمیدانندآدم ها به هیچ چیزقانع نمی شوندوهر روز یک مدل لباس ورنگ ولعاب را می پسندند..وعلی النساءبالحیاءوالعفه











